اشعار آیینی خیمه...

^ گره به کار فتاده ، گره گشاى همه

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 2 آذر 1397

^ گره به کار فتاده ، گره گشاى همه

متن شعر

گره به کار فتاده ، گره گشاى همه

صدات می زنم اى ” اسمه دوا ” ى همه

.

اگر غلام تو هستند من غلام همه

اگر گداى تو هستند من گداى همه

.

قسم به کعبه تعجب نمی کند کعبه

اگر مراد تو باشى ز ربّناى همه

.

رسول گفت که : یک هشتم عدس کافى ست

محبت اسدالله ، على ، براى همه

.

قبول کردن و رد کردنش به دست علی ست

نخست سمت نجف می رود دعاى همه

.

سر مرا به دو تا تکه سنگ بند نکن

نجف براى من و کعبه هم براى همه

.

شریک کرد خدا شیعه ى تو را با تو

نوشته اند ثواب تو را به پاى همه

.

على پرستى ما بندگان اگر کفر است

چرا مشاهده شد در على خداى همه

.

خدا نیاز ندارد عبادت ما را

نماز خوانده على یک تنه به جاى همه

.

.

.

علی اکبر لطیفیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *