^ گر نخیزی تو ز جا ، کار حسین سخت تر است
گر نخیزی تو ز جا ، کار حسین سخت تر است
نگران حرمم ، آبرویم در خطر است
.
قامت خم شده را هر که ببیند گوید :
بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
.
داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی
بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است
.
دست از جنگ کشیدند و به من می خندند
تو که باشی به برم باز دلم گرم تر است
.
نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی ؟
چو ملائک بدنت پر شده از بال و پر است
.
پیش من با سر مُنشَق شده تعظیم نکن
که خدا هم ز وفاداری تو با خبر است
.
علقمه پر شده از عطر گل یاس ، بگو
مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است ؟
.
به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند
قد و بالای رسا هم سبب دردسر است
.
اصغر از هلهله کردن بدنش می لرزد
گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است
.
تیر باران که شدی یاد حسن افتادم
دستت افتاده ز تن ، فرق تو شق القمر است
.
وعده ی ما به نوک نیزه به هر شهر و دیار
که به دنبال سرت خواهرمان رهسپر است
.
.
.
سعید خرازی
.
نظرات