اشعار آیینی خیمه...

گل امید آسمون

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 بهمن 1396

گل امید آسمون

متن شعر

گل امید آسمون
که شده قامتت کمون

.
تویی شادی خونمون
مادر بمون

.
شده کاره شبونه مون
ناله و آه و اشک و خون

.
تا نشه تیره آسمون
مادر بمون

.

هنوزم این سؤاله برام

که سیلی توی کوچه چی بود

.
هنوزم این سؤاله برام

چرا شده صورت تو کبود

.
همیشه پیش چشممه

خاطرات یه خونه ی پُرِ دود

.

شب تا صبح بی خوابی
می سوزی می تابی

.
از دردا چند وقته بی تابی
با چشم بارونی

.
واسه ما گریونی
زیر لب داری چی می خونی

.

اللهم عجل وفاتی

.

شده چشمات یه کاسه خون
شده پاهات پُر از ورم

.
دیگه دستات نداره جون
وای مادرم

.

می بینم غربت تو رو
توی اشک برادرم

.
می بینی حال زینبو
وای مادرم

.

هنوزم باورم نمیشه

چیزایی رو که می دونه حسن

.
هنوزم باورم نمیشه

که مادرمو تو کوچه زدن

.
هنوزم باورم نمیشه

که کار خونه رسیده به من

.

با اشکات می سوزم
با سُرفه ت می میرم

.
با بغضت عزا می گیرم
با این غم می جنگم

.
روز و شب دلتنگم
از دنیای بی تو سیرم

.

اللهم عجل وفاتی

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *