گویا دعای نیمه شبم بی اثر شده
یعنی که خون پهلوی تو بیشتر شده
.
دیگر نماز مادر من بی قنوت شد
دیگر شب بلند علی بی سحر شده
.
از صبح ، زخم سینه امانت بریده بود
حالا بلای جان تو درد کمر شده
.
از زخم های سوخته رنگی که دیده ام
فهمیده ام چه با بدنت پشت در شده
.
این بار هم که پا شدی از روی بسترت
خوردی زمین و پیرهنت سرخ تر شده
.
وقت نفس زدن چقدر زجر می کشی
این دنده ای شکسته عجب دردسر شده
.
.
.
حسن لطفی
.
نظرات