اشعار آیینی خیمه...

بابای ما بی پسر شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 آبان 1397

بابای ما بی پسر شد

متن شعر

بابای ما بی پسر شد

برادرام بی برادر

.

می ریزه اشک غریبی

افتاده رو خاکا مادر

.

تا دستای بابام بسته تو طناب شد

دیدی روی سرم این دنیا خراب شد

.

کی مرد این میدونه بابامو برگردونه

مادرم مادرم مادرم فاطمه

.

بالا میره شعله ها وای

تو خونه آتیش و دوده

.

تیره تر از شب شد امروز

یرگ گل ما کبوده

.

نفس نفس زد و افتاد و ولی رفت

با تن بی رمق دنبال علی رفت

.

دشمنو تحقیر کرده ، خدا کنه برگرده 

مادرم مادرم مادرم فاطمه

.

کی مرد این میدونه بابامو برگردونه

مادرم مادرم مادرم فاطمه

.

با هر چی که می تونستن

زدن که آخر زمین خورد

.

کوچه شده مثل گودال

دلا رو تا کربلا برد

.

خدا چرا حسین بی یاره تو گودال 

شبیه مادرش افتاده چه بی حال 

.

اون روز حسینو کشتن که خونه رو سوزوندن

ای خدا سرجدا شد حسین 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *