بابای ما بی پسر شد
برادرام بی برادر
.
می ریزه اشک غریبی
افتاده رو خاکا مادر
.
تا دستای بابام بسته تو طناب شد
دیدی روی سرم این دنیا خراب شد
.
کی مرد این میدونه بابامو برگردونه
مادرم مادرم مادرم فاطمه
.
بالا میره شعله ها وای
تو خونه آتیش و دوده
.
تیره تر از شب شد امروز
یرگ گل ما کبوده
.
نفس نفس زد و افتاد و ولی رفت
با تن بی رمق دنبال علی رفت
.
دشمنو تحقیر کرده ، خدا کنه برگرده
مادرم مادرم مادرم فاطمه
.
کی مرد این میدونه بابامو برگردونه
مادرم مادرم مادرم فاطمه
.
با هر چی که می تونستن
زدن که آخر زمین خورد
.
کوچه شده مثل گودال
دلا رو تا کربلا برد
.
خدا چرا حسین بی یاره تو گودال
شبیه مادرش افتاده چه بی حال
.
اون روز حسینو کشتن که خونه رو سوزوندن
ای خدا سرجدا شد حسین
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید