اشعار آیینی خیمه...

وقف اشک است زندگانی من

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 تیر 1399

وقف اشک است زندگانی من

متن شعر

وقف اشک است زندگانی من

***

وقف اشک است زندگانی من

ای که از کودکی شده غم من

آه در قبر من به من برگرد

ای شب اول محرم من

.

چون نهالی که اشک پایم ریخت

در عزایت شدم سترگ حسین

السلام ای حقیقت محزون

السلام ای غم بزرگ حسین

.

این زبانی که برده نام تو را

پاسخ ” مَن امام ” خواهد گفت

صورتی که شده ست خیس از اشک

عاقبت بین قبر خواهد خفت

.

یاد کردم ز عاشقانی که

حسرت روضه هات را دارند

پدرانی که این محرم را

زیر سنگ لحد عزادارند

***

چه نوکرایی که همین امسال

منتظر محرمت بودن

.

الان به زیر خاک خوابیدن

عمری به زیر پرچمت بودن

.

همه جان ها فدات

به فدای عزات

.

یا حسین ای آب حیات

یا حسین عالم به فدات

***

مادرانی که مانده از آنان

چادری مشکی و گل لبخند

قد نداد عمرشان که این دهه هم

قیمه ی نذری تو را بپزند

***

هر کسی باشی خوب و بدکاره

یه قاشق از نذر تو رو خورده

.

برا تو گریه می کنن مردا

شبیه مادر پسر مُرده

.

برا قحطی آب

برا طفل رباب

.

موج مزن ای آب فرات

واویلا بر مخدّرات

****

حتم دارم که می خورم حسرت

هرچه خود را برات کم زده ام

آی سنگ لحد بگو به حسین

سنگ او را به سینه ام زده ام

.

زندگانی عزیز بود و شریف

تا زمانی که زیر پرچم بود

دوست دارم که خوب گریه کنم

شاید این آخرین محرّم بود

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *