اشعار آیینی خیمه...

ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 16 دی 1398

ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد

متن شعر

ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد

***

ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد

بین گذر با دیده های تر زمین خورد

.

زهرا و حیدر آینه بودند ، هم را

زهرا زمین که خورد ، پس حیدر زمین خورد

.

در سر وقار مرتضی را با خودش داشت

بد شد ؛ میان جمعیت با سر زمین خورد

.

طفلی حسن در کوچه خیلی دست و پا زد

تا پا شود مادر ، ولی آخر زمین خورد

.

این رفتن و این آمدن ، چه دردسر داشت ! 

یک گوش سنگین شد ، دو تا گوهر زمین خورد

.

خیلی دلش می خواست که زینب نفهمد

امّا ؛ نرسیده به پشت در زمین خورد

.

یک روز زیر دست و پا مادر زمین خورد

یک روز زیر دست و پا دختر زمین خورد

.

زهرا زمین که خورد ، با معجر زمین خورد

زینب ولی ، صد بار بی معجر زمین خورد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *