اشعار آیینی خیمه...

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 فروردین 1399

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

متن شعر

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

***

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله ی انبیا زدند 

.

نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید

ز آن ضربتی که بر سر شیرِ خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود محرمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنّسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ ها

افروختند و بر جگر مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

پس ضربتی کز آن جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه ی خلفِ مرتضی زدند

اهل حرم ، دریده گریان ، گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

پس با زبان پر گله آن بضعه ی بتول

رو بر مدینه کرد که یا ایهاالرسول

.

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده در خون حسین توست

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *