بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
***
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زدند
.
نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید
ز آن ضربتی که بر سر شیرِ خدا زدند
.
آن در که جبرئیل امین بود محرمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنّسا زدند
بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
.
وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
.
پس ضربتی کز آن جگر مصطفی درید
بر حلق تشنه ی خلفِ مرتضی زدند
.
اهل حرم ، دریده گریان ، گشوده مو
فریاد بر در حرم کبریا زدند
.
پس با زبان پر گله آن بضعه ی بتول
رو بر مدینه کرد که یا ایهاالرسول
.
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید