اشعار آیینی خیمه...

سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 فروردین 1399

سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است

متن شعر

سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است

***

سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است
مهر شما را آن که با جانش خریدار است

.

شب تا سحر صد بار خاکستر شدن دارد
یک عمر چون پروانه بودن سخت دشوار است

.

از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست
هر کس که عاشق می شود ذاتا گرفتار است

.

چشمان من سرخ است و جایی را نمی بیند
شب ها که می خوابی کسی تا صبح بیدار است

.

فکر من جامانده ی وامانده هم باشید
ای کاروان آهسته تر در پای من خار است

.

راه خدا هم سرزنش هم سوختن دارد

بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است

.

یاد من و دربدری های دلم باشید

پروانه ای دیدید اگر تا صبح بیدار است

.

امروز باید یار را با گریه راضی کرد

فردا که اعلامیه ی ما روی دیوار است

.

معشوق زیر منت عاشق نخواهد بود

صد بار قربانش شوم بازم طلبکار است

.

با گریه کار طفل بهتر راه می افتد

گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است

.

جز گریه از ما فاطمه چیزی نمی خواهد

نوکر که گریان نیست نوکر نیست ؛ سربار است

***

جان مرا بگیر ولی گریه را نگیر
چشمه بدون آب به دردی نمی‌ خورد

.

حرفی بزن که اشک مرا در بیاوری
این جام بی شراب به دردی نمی‌ خورد

***

گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا
این گریه های ما فقط گرمی بازار است

.

دخت علی مرتضی اینجا چه می خواهد ؟!!

زینب کجا اینجا کجا ؟ اینجا که بازار است

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *