سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است
***
سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است
مهر شما را آن که با جانش خریدار است
.
شب تا سحر صد بار خاکستر شدن دارد
یک عمر چون پروانه بودن سخت دشوار است
.
از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست
هر کس که عاشق می شود ذاتا گرفتار است
.
چشمان من سرخ است و جایی را نمی بیند
شب ها که می خوابی کسی تا صبح بیدار است
فکر من جامانده ی وامانده هم باشید
ای کاروان آهسته تر در پای من خار است
.
راه خدا هم سرزنش هم سوختن دارد
بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است
.
یاد من و دربدری های دلم باشید
پروانه ای دیدید اگر تا صبح بیدار است
.
امروز باید یار را با گریه راضی کرد
فردا که اعلامیه ی ما روی دیوار است
.
معشوق زیر منت عاشق نخواهد بود
صد بار قربانش شوم بازم طلبکار است
.
با گریه کار طفل بهتر راه می افتد
گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است
.
جز گریه از ما فاطمه چیزی نمی خواهد
نوکر که گریان نیست نوکر نیست ؛ سربار است
***
جان مرا بگیر ولی گریه را نگیر
چشمه بدون آب به دردی نمی خورد
.
حرفی بزن که اشک مرا در بیاوری
این جام بی شراب به دردی نمی خورد
***
گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا
این گریه های ما فقط گرمی بازار است
.
دخت علی مرتضی اینجا چه می خواهد ؟!!
زینب کجا اینجا کجا ؟ اینجا که بازار است
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید