اشعار آیینی خیمه...

َ^ خورده گره با زلف تو اجزای وجودم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 شهریور 1399

َ^ خورده گره با زلف تو اجزای وجودم

متن شعر

خورده گره با زلف تو اجزای وجودم

***

خورده گره با زلف تو اجزای وجودم

ای لذت سرمستی ‌ام ! ای بود و نبودم !

عمری شده ‌ام عازم دریای نگاهت

در راه رسیدن به تو ، بی ‌تاب ، چو رودم

صد پاره شود دفتر اشعار من ای کاش ،

روزی ، اگر از چشم سیاهت ، نسرودم

رفتن …، نرسیدن ، نرسیدن ، نرسیدن 

وقتی نرسم پیش تو ، از عمر چه سودم ؟!

 .

یک‌ بار فقط کرب ‌و بلا رفتن و مردن

این ذکر شده ، ذکر دل ‌انگیز سجودم

.

.

.

عادل حسین قربان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *