اشعار آیینی خیمه...

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 آذر 1399

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من

متن شعر

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من

***

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من
آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من

.

این نه اشک است که بسته ره دیدار به من
دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من

.

شیون ناله بلند است به غم خانه ما
یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من

.

یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند
یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من

.

جگرم در دل تشت است و همه می بینند
که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من

.

کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید
بست در کوچه ی غم راه من و مادر من

.

مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک
از همان لحظه شکسته همه بال و پر من

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *