اشعار آیینی خیمه...

من نخل شکسته ی حسینم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 دی 1399

من نخل شکسته ی حسینم

متن شعر

من نخل شکسته ی حسینم

****

من نخل شکسته ی حسینم
در سوگ نشسته ی حسینم

.
هم اختر آسمان عصمت
هم ماه خجسته ی حسینم

.
دریا شده تشنه ‌کامِ اشکم
پیغمبر خون ، امام اشکم

.
من سوره ی کوثر حسینم

هم‌ سنگر خواهر حسینم

.
مانند عمو ، گره ‌گشایم
والله ! قسـم درِ حسینم

.
آزاده یتیمه ‌ای صغیرم
صد قافله دل ، بوَد اسیرم

.
قرآنِ فتاده زیر پایم
هر چند ، غریبم ، آشنایم

.
هم لاله ی سرخ باغ خونم
هم یاس بهشت کربلایم

.
با مصحفِ روی لاله‌ گونم
پیغمبرِ قتلگاه خونم

.
آیینه ی روی سیّدالناس
سر تا به قدم ، صفا و احساس

.
بوده است همیشه جایگاهم
دامان حسین و دوش عباس

.
هم بوده حسین ، سرفرازم
هم دخت علی ، کشیده نازم

.
ویرانه ، اگر چه جای من بود
عالم، همه کربلای من بود

.
چشـم ملک از پی تبرّک
بر آبله‌ های پای من بود

.
می ‌بود به جنگ اهل بیداد
در هر نفسم ، هزار فریاد

.
خال لب من ، شده است ، تبخال
از سوز عطش، زدم پر و بال

.
نیش سر خارهـا ، به پایم
انداخته‌ اند عکس خلخال

.
بر من دف و چنگ ، گریه می ‌کرد
کعب نی و سنگ ، گریه می ‌کرد

.
بودم به حسین ، سر سپرده
کوه غم او ، به دوش برده

.
هر چند که دختری صغیرم
یک مرد ، چو من ، کتک نخورده

.
رخسار منوّرم ، کبود است
سر تا سر پیکرم ، کبود است

.
من بودم و قلب داغدیده
من بودم و قامت خمیده

.
آن شب که اجل ، گرفت جانم
من بودم و یک سر بریده

.
سر را روی سینه ‌ام ، فشردم
در گوشه ی این خرابه ، مردم
.

.

.

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *