اشعار آیینی خیمه...

^ من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 اسفند 1399

^ من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا

متن شعر

من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا

****

من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا
آئینه کاری کرده باشم مقدمت را

.

اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی ؟
ای پاسخ آدینه های پر معمّا

.
بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم
یعنی در آوردیم بابای غزل را

.

حتمّیِ بی چون و چرای سبز برگرد …
راحت شویم از دست اما و اگرها

.

آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است ؟
اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما

.

بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست
ای تکسوار جاده های رو به فردا

.

آقا ، صدای پای سبز مرکب توست

تنها جواب این همه ” می آید آیا ؟ “

.

یک جمعه می بینید نگاه شرقیِ من
خورشید پیدا می شود از غروب دنیا

.

آقا نماز جمعه ی این هفته با تو
پای برهنه آمدن تا کوفه با ما

.

.

.

علی اکبر لطیفیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *