من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا
****
من گریه می ریزم به پای جاده ات ، تا
آئینه کاری کرده باشم مقدمت را
اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی ؟
ای پاسخ آدینه های پر معمّا
.
بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم
یعنی در آوردیم بابای غزل را
.
حتمّیِ بی چون و چرای سبز برگرد …
راحت شویم از دست اما و اگرها
.
آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است ؟
اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما
.
بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست
ای تکسوار جاده های رو به فردا
.
آقا ، صدای پای سبز مرکب توست
تنها جواب این همه ” می آید آیا ؟ “
.
یک جمعه می بینید نگاه شرقیِ من
خورشید پیدا می شود از غروب دنیا
.
آقا نماز جمعه ی این هفته با تو
پای برهنه آمدن تا کوفه با ما
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید