اشعار آیینی خیمه...

جوانی می کند روشن چراغ زندگانی را

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 فروردین 1396

جوانی می کند روشن چراغ زندگانی را

متن شعر

استاد حاج غلامرضا سازگار 

.
جوانی می کند روشن چراغ زندگانی را
چه سود از این که در پیری کنی وصف جوانی را

.
حیات ما به تن روح خدایی بود از اول
دریغا سر بریدیم این همای آسمانی را

.
توانایی چو داری نیستت دوران دانایی
چو دانا می شوی بینی جفای ناتوانی را

.
شکارت می کند دست اجل با تیر مرگ آخر
اگر باور نداری کن نگه قدّ کمانی را

.
اگر خواهی نگیرد دزد ایمان ، خانه ی دل را
به چشم خویشتن آموز رسم پاسبانی را

.
اگر در اوج قدرت ، ناله ی مظلوم لرزاندت
سزد کز شیر حق گیری مدال قهرمانی را

.
ملک در سیر معراج تو از ره باز می ماند
به خود آی و رها کن این سرای استخوانی را

.
کشیده نفس سرکش تیغ ، بهر کشتنت ، جانا !
به جسمت تا بود جانی ، بکش این دیو جانی را

.
به مهمانیّ شیطان نیست ، جز خوان خطا ای دل !
خدا را بر شیاطین واگذار این میهمانی را

.
نفس آلوده ، دل مرده ، بدن کاهیده ، جان خسته
سزد ” میثم ” بخوانی احتضار این زندگانی را

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *