اشعار آیینی خیمه...

من روضه خوان یاس قد کمانم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 11 بهمن 1396

من روضه خوان یاس قد کمانم

متن شعر

من روضه خوان یاس قد کمانم

رفته ز دستم مادر جوانم

.

گریه شده کارم

از دیده خون بارم

زینب منم دائم عزادارم

.

 ای پدر دل خسته ام

بال و پر بشکسته ام

.

پای بستر دل غمین

من روز و شب بنشسته ام

.

شد شروع محنتم

ابتدای غرببتم

.

من به اشک حسرتم

هر زخم مادر شسته ام

می کشد آه از درون

شد نفس ها غرق خون

.

آه مادر لاله گون

از ناله های خسته ام

من روضه خوان یاس قد کمانم

رفته ز دستم مادر جوانم

.

گریه شده کارم

از دیده خون بارم

زینب منم دائم عزادارم

.

دیدن روی کبود

شعله زد بر تار و پود

.

مادرم جرمش چه بود

اینگونه شد نقش زمین

.

بشکند دستی که زد

غربت ما را سند

.

مادر ما شکوه کرد

پس کو امیرالمومنین

.

من روضه خوان یاس قد کمانم

رفته ز دستم مادر جوانم

.

گریه شده کارم

از دیده خون بارم

زینب منم دائم عزادارم

.

کنج خانه بسترت

ناله های آخرت

.

ای فدای پیکرت

خورده به در بال و پرت

.

لرزش زانوی تو

گشته نیلی روی تو

.

زخم بر بازوی تو

گیسو پریشان دخترت

.

ای امان از میخ در

روی تو افتاده در

.

دست هایم بسته بود

شرمنده ی تو حیدرم

.

من روضه خوان یاس قد کمانم

رفته ز دستم مادر جوانم

.

گریه شده کارم

از دیده خون بارم

زینب منم دائم عزادارم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *