من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
.
گریه شده کارم
از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم
.
ای پدر دل خسته ام
بال و پر بشکسته ام
.
پای بستر دل غمین
من روز و شب بنشسته ام
.
شد شروع محنتم
ابتدای غرببتم
.
من به اشک حسرتم
هر زخم مادر شسته ام
می کشد آه از درون
شد نفس ها غرق خون
.
آه مادر لاله گون
از ناله های خسته ام
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
.
گریه شده کارم
از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم
.
دیدن روی کبود
شعله زد بر تار و پود
.
مادرم جرمش چه بود
اینگونه شد نقش زمین
.
بشکند دستی که زد
غربت ما را سند
.
مادر ما شکوه کرد
پس کو امیرالمومنین
.
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
.
گریه شده کارم
از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم
.
کنج خانه بسترت
ناله های آخرت
.
ای فدای پیکرت
خورده به در بال و پرت
.
لرزش زانوی تو
گشته نیلی روی تو
.
زخم بر بازوی تو
گیسو پریشان دخترت
.
ای امان از میخ در
روی تو افتاده در
.
دست هایم بسته بود
شرمنده ی تو حیدرم
.
من روضه خوان یاس قد کمانم
رفته ز دستم مادر جوانم
.
گریه شده کارم
از دیده خون بارم
زینب منم دائم عزادارم
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید