اشعار آیینی خیمه...

^ دلی به سینه طپید و دوباره شیدا شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 فروردین 1397

^ دلی به سینه طپید و دوباره شیدا شد

متن شعر

دلی به سینه طپید و دوباره شیدا شد
به عشق عشق گره های کورمان وا شد

.
دوباره چشم پراز شور و شوق دریا شد
ببین دوباره زمین سفره دار بالا شد

.
حضور کیست که میخانه ها زیاد شدند
حسین آمد و دیوانه ها زیاد شدند

.

به شوق آمدنی چشم آسمان تر شد
و خود به خود به هوایش دلم کبوتر شد

.
همین که کشتی اربابمان شناور شد
وزید بوی خدا و جهان معطر شد

.
همین که فجر در آغوش هل اتی خندید
به شوق خنده ی او کل ماسوا خندید

.

گرفته مرتبه فطرس به احترام حسین
بلندمرتبه شد هر که شد غلام حسین

.
خدا علیک رسانده است در سلام حسین
به کام ماست بهشتی که شد به نام حسین

.
به ذره گر نظری طفل بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند

.

بهار با نفسش رخت سبز می پوشد
برای بوسه به پایش فرشته می کوشد

.
پیمبراز لب او شهد وحی می نوشد
چرا که چشمه ی توحید محض می جوشد

.
رسول در بغلش جان هل اتی را دید
حسین آمد و تندیسی از خدا را دید

.

دوباره دست زمین را به آسمان دادند
دوباره برسر هر مأذنه اذان دادند

.
همین که کرب و بلا را نشانمان دادند
به خاک مرده به لطف حسین جان دادند

.
به لطف خون خدا زندگی بهاری شد
میان هر رگ خلقت حسین جاری شد

.

مسیر خانه ی او می شود مسیر نجات
چه عاجزند به توصیف رتبه اش کلمات

.
ز لطف چشم حسین است چشمه های حیات
هنوز تشنه ی لب های اوست آب فرات

.
به خاک زد قدم از او زمین مقام گرفت
و از خدای خودش اختیار تام گرفت

.

زمین به خاک قدم های او تبسم کرد
همین که مرتبه اش دید دست و پا گم کرد

.
بهشت خلق شد آن لحظه که تبسم کرد
ودر نگاش خدا را علی تجسم کرد

.
به لطف عشق دلم میهمان بالا شد
حسین آمد و نعم الامیر دنیا شد

.
.
.
مسعود اصلانی
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *