دلی به سینه طپید و دوباره شیدا شد
به عشق عشق گره های کورمان وا شد
.
دوباره چشم پراز شور و شوق دریا شد
ببین دوباره زمین سفره دار بالا شد
.
حضور کیست که میخانه ها زیاد شدند
حسین آمد و دیوانه ها زیاد شدند
.
به شوق آمدنی چشم آسمان تر شد
و خود به خود به هوایش دلم کبوتر شد
.
همین که کشتی اربابمان شناور شد
وزید بوی خدا و جهان معطر شد
.
همین که فجر در آغوش هل اتی خندید
به شوق خنده ی او کل ماسوا خندید
.
گرفته مرتبه فطرس به احترام حسین
بلندمرتبه شد هر که شد غلام حسین
.
خدا علیک رسانده است در سلام حسین
به کام ماست بهشتی که شد به نام حسین
.
به ذره گر نظری طفل بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
.
بهار با نفسش رخت سبز می پوشد
برای بوسه به پایش فرشته می کوشد
.
پیمبراز لب او شهد وحی می نوشد
چرا که چشمه ی توحید محض می جوشد
.
رسول در بغلش جان هل اتی را دید
حسین آمد و تندیسی از خدا را دید
.
دوباره دست زمین را به آسمان دادند
دوباره برسر هر مأذنه اذان دادند
.
همین که کرب و بلا را نشانمان دادند
به خاک مرده به لطف حسین جان دادند
.
به لطف خون خدا زندگی بهاری شد
میان هر رگ خلقت حسین جاری شد
.
مسیر خانه ی او می شود مسیر نجات
چه عاجزند به توصیف رتبه اش کلمات
.
ز لطف چشم حسین است چشمه های حیات
هنوز تشنه ی لب های اوست آب فرات
.
به خاک زد قدم از او زمین مقام گرفت
و از خدای خودش اختیار تام گرفت
.
زمین به خاک قدم های او تبسم کرد
همین که مرتبه اش دید دست و پا گم کرد
.
بهشت خلق شد آن لحظه که تبسم کرد
ودر نگاش خدا را علی تجسم کرد
.
به لطف عشق دلم میهمان بالا شد
حسین آمد و نعم الامیر دنیا شد
برای حمایت از خیمه کلیک کنید