اشعار آیینی خیمه...

^ غزلی آب دار بنویسم 

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 شهریور 1397

^ غزلی آب دار بنویسم 

متن شعر

غزلی آب دار بنویسم 

 از صفای بهار بنویسم

.

نذر چشمان حضرت ساقی

از می و میگسار بنویسم

.

مثل خورشید ماه را باید

 خارج از هر مدار بنویسم

.

قصد کردم به دور خانه ی تو

حاجیان را خمار بنویسم

.

مثل میثم  ” علی مع الحق ” را

همه شب پای دار بنویسم 

.

عوض ” زلف یار ” هم باید

دم به دم ذوالفقار بنویسم

.

باید اصلا اوائل قرآن

بیتی از شهریار بنویسم

.

این ” علی ای همای رحمت ” را

با دلی بی rرار بنویسم 

.

یا علی را اگر به مکه روم 

وسط آن شیار بنویسم

.

مثل علامه ی امینی تو

 مصحفی ماندگار بنویسم 

.

دم علّامه مجلسی هم گرم

روز و شب از بحار بنویسم

.

همه علامه های دین مست اند 

مست نهج البلاغه ات هستند 

.

 حضرت حق چه دلپذیر نوشت

تا که ما را به تو اسیر نوشت 

.

نوکران تو را همه آقا 

دشمنت را ولی حقیر نوشت 

.

ما که هیچ از نخست فاطمه را

در کنار تو هم مسیر نوشت 

.

بر سه جلدم به عشق تو پدرم

قبل اسمم أناالفقیر نوشت

.

مادرم روی سینه ام هر شب 

صد و ده بار یا امیر نوشت

.

به امید شفاعتت مولا !

شافعی نیز از غدیر نوشت

.

شرح حال تو را حماسه سرا 

شیر سر تا به پا دلیر نوشت

.

به فنا رفت عمر شاعری اش

از شما هر کسی که دیر نوشت

.

کمکم کن که از تو بنویسم

به همانگونه که ” صغیر ” نوشت

.

فارغ از شور و شادی وشعفم 

تا خمار زیارت نجفم

.

یاد ” الهاکم التکاثر ” کن 

نهی از نخوت و تکبر کن 

.

ولی آقا تو با حسین و حسن 

به زمین و زمان تفاخر کن

.

” انا اول … ” فقط بخوان کافی ست

همه را غرق در تحیر کن

.

التماس مرا جواب بده

دامنم را فقط خودت پر کن

.

از سر سفره ات اگر رفتم

نان من را همیشه آجر کن

.

پیش پای تو دست و پا بزنم 

زیر ایوان طلا ، تصور کن

.

مثل اشعار نیر و دعبل 

غزل سنگی مرا دُر کن 

.

چای سنگین … نجف … مسیر حرم

مست مستم ، دوباره زد به سرم

.

.

.

علیرضا خاکساری

.

برچسب ها

نظرات

  1. مهدی میگه

    ممنونم از این غزل زیبا و ابدار یا مولا علی

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *