اشعار آیینی خیمه...

^ اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 تیر 1397

^ اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم

متن شعر

اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم

این است گوهری که به دریا نمی دهم

.

گر لحظه ای وصال حبیبم شود نصیب

آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم

.

عمری بود که گوشه نشین محبتم

این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم

.

در سینه ام جمال علی نقش بسته است

این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم

.

تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم

دامان او ز دست تمنا نمی دهم

.

سرمایه ی محبت زهراست دین من

من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم

.

گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا

یک ذره از محبت زهرا نمی دهم

.

امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست

این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم

.

در سایه ی رضایم و همسایه ی رضا

این سایه را به سایه ی طوبی نمی دهم

.

.

.

استاد سید رضا مؤید

.

برچسب ها

نظرات

  1. نام (ضروری)کاظم عرب دوحصاران میگه

    با عرض سلام ادب احترام محضر استاد موید عزیز واقعن عالی بود ????????????????

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *