اندر این دشت بلا غارت جان خواهد شد
***
اندر این دشت بلا غارت جان خواهد شد
آنچه مقصود دل ماست همان خواهد شد
.
ای بسا تن که در این دشت بیفتن بر خاک
ای بسا سر که در اینجا به سنان خواهد شد
.
این لب شط فرات است که لیلای حزین
بر سر کشته ی اکبر به فغان خواهد شد
این لب شط فرات است که از تیغ ؛ جدا
دست از پیکر عباس جوان خواهد شد
.
واویلا آه و واویلا زمین کربلا
.
این لب شط فرات است که از جور سنان
زینبم موی کنان مویه کنان خواهد شد
.
آسمان در نظرم تیره و تار است حسین
هر طرف می نگرم بوته ی خار است حسین
.
تا رسیدیم اخا تشنگی ام افزون شد
این عطش حاصل نفرین بهار است حسین
.
آن سیاهی که نمایان شده نخلستان نیست
پس چرا دشت پر از نیزه سوار است حسین
.
خنده ی حرمله در دشت طنین افکنده
به گمانم که پی صید شکار است حسین
.
کوفیان شهره غارت گری و تاراجند
حتم دارم که دگر آخر کار است حسین
.
.
.
نظرات