اشعار آیینی خیمه...

^ باز در گوش عالم و آدم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 18 دی 1399

^ باز در گوش عالم و آدم

متن شعر

باز در گوش عالم و آدم

***

باز در گوش عالم و آدم

بانگ هل من معین طنین انداخت

دست تفکیر با اشاره ی کفر

شعله در خیمه‌ گاه دین انداخت

.

خیمه ‌ها باز هم محاصره بود

به حریم حرم جسارت شد

شعله ‌ها تا دم حرم آمد

باز هم صحبت از اسارت شد

.

در مسیر حسین جان دادن

با شهیدان کربلا عشق است

هر کجاییم کربلا برپاست

راه ما اوست ، مرز ما عشق است

.

روز و شب دور خیمه‌ های حسین

هر قدم گرم جانسپاری بود

اشک او پا به پای تسبیحش

هر سحر دانه دانه جاری بود

.

حاج قاسم که در دل میدان

غرش رعد و خشم طوفان بود

وقت رحمت نسیم بود نسیم

دست او بر سر یتیمان بود

.

گوشه گوشه شنیده است این صحن

خواهش و گریه و دعایش را

این حرم می ‌دهد شهادت که

بارها دیده اشک ‌هایش را

.

بارها پا به صحن این مرقد

با دلی شعله ‌ور گذاشته بود

بارها روی شانه ‌های ضریح

با دلی تنگ سر گذاشته بود

.

مهربان بود مثل باد بهار

سرو این خاک بید مجنون بود

پاسدار حریم خون خدا

جان ‌نثار رقیه خاتون بود

.

تن به مردن نداد و بی‌ سر شد

کشته ی راه سیدالشهداست

دستش افتاد روی خاک ولی

حرم اهل ‌بیت پابرجاست

.

.

.

حجت الاسلام سید محمدمهدی شفیعی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *