باز در گوش عالم و آدم
***
باز در گوش عالم و آدم
بانگ هل من معین طنین انداخت
دست تفکیر با اشاره ی کفر
شعله در خیمه گاه دین انداخت
خیمه ها باز هم محاصره بود
به حریم حرم جسارت شد
باز هم صحبت از اسارت شد
.
در مسیر حسین جان دادن
با شهیدان کربلا عشق است
هر کجاییم کربلا برپاست
راه ما اوست ، مرز ما عشق است
.
روز و شب دور خیمه های حسین
هر قدم گرم جانسپاری بود
اشک او پا به پای تسبیحش
هر سحر دانه دانه جاری بود
.
حاج قاسم که در دل میدان
غرش رعد و خشم طوفان بود
وقت رحمت نسیم بود نسیم
دست او بر سر یتیمان بود
.
گوشه گوشه شنیده است این صحن
خواهش و گریه و دعایش را
این حرم می دهد شهادت که
بارها دیده اشک هایش را
.
بارها پا به صحن این مرقد
با دلی شعله ور گذاشته بود
بارها روی شانه های ضریح
با دلی تنگ سر گذاشته بود
.
مهربان بود مثل باد بهار
سرو این خاک بید مجنون بود
پاسدار حریم خون خدا
جان نثار رقیه خاتون بود
.
تن به مردن نداد و بی سر شد
کشته ی راه سیدالشهداست
دستش افتاد روی خاک ولی
حرم اهل بیت پابرجاست
.
.
.
حجت الاسلام سید محمدمهدی شفیعی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید