اشعار آیینی خیمه...

تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 مرداد 1399

تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته

متن شعر

تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته

***

تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته

این پرچم آبروی خادم و نوکراته

.

برای من پناهی تو

به عالمی نمیدم این سیاهی تو

.

تو این شب ها الهی من

بمیرم توی روضه و الهی تو

.

نگیری نوکری تو از منی که

قسم خوردم که نوکرت بمونم

.

یه سال حسرت کشیدم که دوباره

محرم زیر پرچمت بخونم

.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

این چه شمعی ست که جان ها همه پروانه ی اوست

.

هر چی داشتم و دارم از دعای آخرت بود

حتی پیرهن مشکیم از عطای مادرت بود

.

نگیر از من دعاهاتو

چقدر خوبه تو با منی و من با تو

.

خدا واست نگه داره

تموم خادما و پیر غلاماتو

.

همیشه هر جا هواتو کردم

نشون دادی هنوز هوامو داری

.

چقدر خوبه که تنها تو رو دارم

چقدر خوبه که تنهام نمیذاری

.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

این چه شمعی ست که جان ها همه پروانه ی اوست

.

هر سال نذر ابوالفضل غرق در آه ؛ غرق در اشک

سقایی کردم آقا با همین دست با همین مشک

.

شفابخش و طبیبی تو

بمیرم و نبینم این غریب تو

.

پریشون غم و درد

زهیر و عابس و حر و حبیب تو

.

تا کی باید بسوزم و بسازم

بیا و سایه ی روی سرم باش

.

تو رو به فاطمه اربعین امسال

ورودی حرم منتظرم باش

.

صفا و مروده دیده ام گرد حرم دویده ام

هیچ کجا برای من کرببلا نمی شود

هیچ کسی برای من امام رضا نمی شود

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *