تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته
***
تا نقش بیرق تو یا قتیل العبراته
این پرچم آبروی خادم و نوکراته
برای من پناهی تو
به عالمی نمیدم این سیاهی تو
.
تو این شب ها الهی من
.
نگیری نوکری تو از منی که
قسم خوردم که نوکرت بمونم
.
یه سال حسرت کشیدم که دوباره
محرم زیر پرچمت بخونم
.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جان ها همه پروانه ی اوست
.
هر چی داشتم و دارم از دعای آخرت بود
حتی پیرهن مشکیم از عطای مادرت بود
.
نگیر از من دعاهاتو
چقدر خوبه تو با منی و من با تو
.
خدا واست نگه داره
تموم خادما و پیر غلاماتو
.
همیشه هر جا هواتو کردم
نشون دادی هنوز هوامو داری
.
چقدر خوبه که تنها تو رو دارم
چقدر خوبه که تنهام نمیذاری
.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جان ها همه پروانه ی اوست
.
هر سال نذر ابوالفضل غرق در آه ؛ غرق در اشک
سقایی کردم آقا با همین دست با همین مشک
.
شفابخش و طبیبی تو
بمیرم و نبینم این غریب تو
.
پریشون غم و درد
زهیر و عابس و حر و حبیب تو
.
تا کی باید بسوزم و بسازم
بیا و سایه ی روی سرم باش
.
تو رو به فاطمه اربعین امسال
ورودی حرم منتظرم باش
.
صفا و مروده دیده ام گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرببلا نمی شود
هیچ کسی برای من امام رضا نمی شود
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید