اشعار آیینی خیمه...

^ دلم غیر ایوان پناهی نداشت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 16 فروردین 1397

^ دلم غیر ایوان پناهی نداشت

متن شعر

دلم غیر ایوان پناهی نداشت

دلم زائری بود و راهی نداشت

.

دلم در بساطش جز آهی نداشت

علی داشت آن را که شاهی نداشت
.

به دور امیر کرم گشته ام

صد و ده قدم در حرم گشته ام

.

به او گفتم ای شاه راهم بده

امان نامه ای بر گناهم بده

.

لیاقت به یک دم نگاهم بده

پناهی ندارم پناهم بده

.

صدا زد پریشانی ات با علی

اگر خسته جانی بگو یا علی

.

همین لحظه‌ ها بود پیدا شدم

علی گفتم و از زمین پا شدم

.

شب و روز حیران مولا شدم

گدا بودم او خواست آقا شدم
.

دلِ من بدون علی بی کس است

بمیرم ببینم علی را بس است

.

تحمل به این نور لابد نبود

ترک خوردن کعبه بیخود نبود

.

و کعبه که جای تردّد نبود

پس این‌ ها همه یک تولد نبود
.

خدا خواست ثابت کند بر جهان

علی هست یکتاترین در جهان

.
فقیری که انگشتر از او گرفت

سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت

.

زمین تخت او آسمان تاج او

به دوش نبی بود معراج او

.

اگر مدح او بر لبم جا گرفت

یدالله دستان من را گرفت

.

به من گفت از مرد خندق بگو

بیا از علیٌ مع الحق بگو

.

سه بار از نبی اذن میدان گرفت

علی هست پس مصطفی جان گرفت

.

نبی گفت جانم به قربان او

علی جان من هست و من جان او

.

علی با خدا و خدا با علی

علی یا خدا گفت ، حق یا علی

.

امیری نداریم الّا علی

اگر ناتوانی بگو یا علی

.

.

.

مجید تال 

.

برچسب ها

نظرات

  1. jamal میگه

    من مبلغ پرداخت کردم لینک نفرستادید

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *