اشعار آیینی خیمه...

مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 مرداد 1398

مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد

متن شعر

مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد

***

مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد
روضه خوان لب عطشان تو باشم ارباب

.

چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی
علت این است که مهمانم و در مهمانی

.

کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی
عرفه روز حسین است و خدا هم بانی

.

همه در سایه‎ی الطاف حسین آمده ‎ایم
اصلاً انگار به بین الحرمین آمده ‎ایم

.

سهمم از زندگی بی تو بد اقبالی شد
کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد

.

بعد ماه رمضان کاسه‎ ی من خالی شد
ولی امروز که خواندی تو مرا عالی شد

.

بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم
دیدی آخر سرانجام به تو برگشتم

.

به رویم هیچ نیاورد که زمین افتادم
من برای هوسم رشوه به شیطان دادم

.

باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم
من از آن روز که عبد علی ‎ام ، آزادم

.

جان آقام علی عفو کن الان همه را
کم نکن از سرِ ما مادری فاطمه را

.

هر چه شد مهر علی را که ندادم ز کفم
موقع نوکری ‎ام گم نشد اصلا هدفم

.

خاکم اما به روی دامن شاه نجفم
با هر آن کس که علی دوست نباشد طرفم

.

با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا
اربعین از نجف او بروم کرب و بلا

.

گریه‎‎‎ ی هر شبه و ناله ‎ی توأم داریم
همه‎ ی سال به دل شور محرم داریم

.

ما فقط یک شب سوم به خدا کم داریم
با رقیه شرف هر دو جهان هم داریم

.

او که امروز خودش قبله ‎ی حاجات شده
روی دوش عمویش گرم مناجات شده

.

روزی از عرش خداوند نگین می افتد
زینت دوش عمو روی زمین می افتد

.

با لگدها به یسار و به یمین می افتد
طفل با ضربه ی سیلی به یقین می افتد

.

گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد
بعد یک ماه دگر غصه ی معجر دارد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *