مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد
***
مادرت کرد دعا و پدرت روزی کرد
روضه خوان لب عطشان تو باشم ارباب
.
چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی
علت این است که مهمانم و در مهمانی
.
کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی
عرفه روز حسین است و خدا هم بانی
.
همه در سایهی الطاف حسین آمده ایم
اصلاً انگار به بین الحرمین آمده ایم
.
سهمم از زندگی بی تو بد اقبالی شد
کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد
.
بعد ماه رمضان کاسه ی من خالی شد
ولی امروز که خواندی تو مرا عالی شد
.
بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم
دیدی آخر سرانجام به تو برگشتم
.
به رویم هیچ نیاورد که زمین افتادم
من برای هوسم رشوه به شیطان دادم
.
باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم
من از آن روز که عبد علی ام ، آزادم
.
جان آقام علی عفو کن الان همه را
کم نکن از سرِ ما مادری فاطمه را
.
هر چه شد مهر علی را که ندادم ز کفم
موقع نوکری ام گم نشد اصلا هدفم
.
خاکم اما به روی دامن شاه نجفم
با هر آن کس که علی دوست نباشد طرفم
.
با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا
اربعین از نجف او بروم کرب و بلا
.
گریه ی هر شبه و ناله ی توأم داریم
همه ی سال به دل شور محرم داریم
.
ما فقط یک شب سوم به خدا کم داریم
با رقیه شرف هر دو جهان هم داریم
.
او که امروز خودش قبله ی حاجات شده
روی دوش عمویش گرم مناجات شده
.
روزی از عرش خداوند نگین می افتد
زینت دوش عمو روی زمین می افتد
.
با لگدها به یسار و به یمین می افتد
طفل با ضربه ی سیلی به یقین می افتد
.
گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد
بعد یک ماه دگر غصه ی معجر دارد
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید