اشعار آیینی خیمه...

من عبد روسیاهم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 اردیبهشت 1398

من عبد روسیاهم

متن شعر

من عبد روسیاهم دست مرا بگیرید

***

من عبد روسیاهم دست مرا بگیرید

شرمنده از گناهم دست مرا بگیرید

.

از بس که دور گشتم از خانه ی حبیبم

گم گشته است راهم دست مرا بگیرید

.

با زورقی شکسته خود را رساندم اینجا

تنها و بی پناهم دست مرا بگیرید

.

آغوش خود گشودی اما فرار کردم

برگشته غرق آهم دست مرا بگیرید

.

وقتی که غیرتم رفت شوق عبادتم رفت 

درمانده از گناهم دست مرا بگیرید

.

یا رب الهی العفو یا رب الهی العفو

.

عهد شباب رفت و مویم سفید گشته 

بی حد شد اشتباهم دست مرا بگیرید

.

شد آرزوی این دل ایوان طلای حیدر 

غیر از نجف نخواهم دست مرا بگیرید

.

تنها ره نجاتم شش گوشه ی حسین است

بی کربلا تباهم دست مرا بگیرید

.

هر شب ز آه زینب محزون و دلشکسته 

گریان قتلگاهم دست مرا بگیرید 

.

یا رب الهی العفو یا رب الهی العفو

.

.

.

 شاعر : مجتبی قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *