اشعار آیینی خیمه...

^ وقتی که روح عاشقان وابسته ی تن نیست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 تیر 1399

^ وقتی که روح عاشقان وابسته ی تن نیست

متن شعر

وقتی که روح عاشقان وابسته ی تن نیست

***

وقتی که روح عاشقان وابسته ی تن نیست

در مرگ فیضی هست که در زنده بودن نیست

.

من دیدمت با دل ! بقیه را نمی دانم

هرجا که دل باشد جواب یار هم‌ لَن نیست

.

با شمعدان روضه قبرم را مزین کن

تا کس نگوید خانه ی عشاق روشن نیست

.

یک زحمتی دارم ! خودت بر قبر من بنویس …

چیزی به غیر از دوری تو قاتل من نیست !

.

دامن مکش بگذار دستم بند تو باشد

جز تو امیدی بر من آلوده دامن نیست

.

با هم دوباره روضه می گیریم در محشر

گیرم برای من مجال روضه فعلا نیست

.

من بیشتر از نیزه سنگ و چوب می بینم

نه نه کبودی تن تو جای آهن نیست

.

خیز و بگو با زینب از گودال برخیزد

شمر آمده اینجا دگر جای نشستن نیست

.

.

.

سید پوریا هاشمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *