اشعار آیینی خیمه...

^ پروانه ی عشقم من و شمع سحرم نیست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 آذر 1398

^ پروانه ی عشقم من و شمع سحرم نیست

متن شعر

پروانه ی عشقم من و شمع سحرم نیست

***

پروانه ی عشقم من و شمع سحرم نیست

خواهم که زنم بال ولی بال و پرم نیست

.

از شدت شرمندگی از زینب و عباس

آن گونه شدم آب که دیگر اثرم نیست

.

سوی تو سرافکنده بیایم که بدانی

در پیش وجود تو نمای دگرم نیست

.

اذنم بده تا جان به فدایت بنمایم

والله کز این آرزوی بیشترم نیست

.

حرّم من و در بین کمند تو اسیرم

جز آتش عشقت به دل شعله ورم نیست

.

از چشمه ی چشمم شده یک نهر روانه

جز خون دل ، آرامش اشک بصرم نیست

.

.

.

قاسم نعمتی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *