اشعار آیینی خیمه...

پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 26 آذر 1398

پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد

متن شعر

پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد

***

پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد

غُصه گیسوی پریشان مرا می خواهد

.

هجمه ی باد خزانی تبر آورده

همه گل های گلستان مرا می خواهد

.

بوی خون می دهد این دشت خدا خیر کند

حتم دارم سر و سامان مرا می خواهد

.

لشگر نیزه که چشم از تو نمی گیرد باز

جان تو آمده و جان مرا می خواهد

.

چکمه ی کیست که کُفرانه رجز می خواند

نکند سینه ی قرآن مرا می خواهد

***

افتاده بین قتلگاه تو چنگ کینه ی سپاه

نداره دیگه جون پناه ؛ پناه عالم

.

دورش پر از کمینه زینب داره می بینه

رو سینه ی داداشش شمر لعین می شینه

.

بالای گودال هِی میره از حال

پیر شده زینب قدّ هزار سال

.

سالار زینب سالار زینب 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *