اشعار آیینی خیمه...

^ کار من این روزها صبر است و صبر و انتظار

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 دی 1398

^ کار من این روزها صبر است و صبر و انتظار

متن شعر

کار من این روزها صبر است و صبر و انتظار

***

کار من این روزها صبر است و صبر و انتظار
تو قرارم هستی و بی تو ندارد دل قرار

.

مثل من بی تاب مانده مثل من خون گریه کرد
می چکد روی زمین اشک از غلاف ذوالفقار

.

هی خزان بعد از خزان بعد از خزان بعد از خزان
لا به لای بغض های خانه ام گم شد بهار

.

بسترت هم زخم شد از زخم بسترهای تو
مانده تنها بین بستر سایه ای از آن وقار

.

بسته ای دائم سرت را از فشار درد سر
لااقل ای ابر باران زا از این غم ها ببار

.

قبل از پیراهن تو ساده بود و ساده بود
چند ماهی هست شد پیراهن تو لاله زار

.

کاش می شد پیش مرگت می شدم زهرای من
بی تو دیگر مرتضی را جان نمی آید به کار

.

گریه کن اینقدر فکر حال و روز من نباش
چون امانم را بریده گریه ی بی اختیار

.

اشک هایم را به پهلو می کشی ، شرمنده ام
تو خودت مظلومه ای ، من هم برایت جان نثار

.

.

.

محسن صرامی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *