اشعار آیینی خیمه...

^ آن باده ای که روز نخستش نه خام بود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 14 مهر 1398

^ آن باده ای که روز نخستش نه خام بود

متن شعر

آن باده ای که روز نخستش نه خام بود

***

آن باده ای که روز نخستش نه خام بود
یک اربعین گذشت و دوباره به جام بود !

.

شکر خدا که صبح زیارت دمیده است
هر چند آفتاب حیاتم به بام بود

.
این خاک ، زنده می کند آن عصر تشنه را
وقتی که آسمانِ رُخت ، سرخ فام بود

.
بین من و سرت اگر افتاد فاصله
اما هنوز سایه ی تو مستدام بود

.
سرها به نیزه بود ، ولی حجم سنگ ها
معلوم بود حمله کنان بر کدام بود

.
دشنام و هتک حرمت اسلام میهمان !
این از رسوم تازه تر احترام بود

.
چوب از لبان تو حجرالاسود آفرید
دست سه ساله بود که در استلام بود

.
بین نهیب کوفی و فریاد اهل شام
آن لهجه ی حجازی تو آشنام بود

.

.

.

حجت الاسلام جواد محمدزمانی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *