آن باده ای که روز نخستش نه خام بود
***
آن باده ای که روز نخستش نه خام بود
یک اربعین گذشت و دوباره به جام بود !
شکر خدا که صبح زیارت دمیده است
هر چند آفتاب حیاتم به بام بود
.
این خاک ، زنده می کند آن عصر تشنه را
وقتی که آسمانِ رُخت ، سرخ فام بود
.
بین من و سرت اگر افتاد فاصله
اما هنوز سایه ی تو مستدام بود
.
سرها به نیزه بود ، ولی حجم سنگ ها
معلوم بود حمله کنان بر کدام بود
.
دشنام و هتک حرمت اسلام میهمان !
این از رسوم تازه تر احترام بود
.
چوب از لبان تو حجرالاسود آفرید
دست سه ساله بود که در استلام بود
.
بین نهیب کوفی و فریاد اهل شام
آن لهجه ی حجازی تو آشنام بود
.
.
.
حجت الاسلام جواد محمدزمانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید