اشعار آیینی خیمه...
اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 شهریور 1402

اگر چه مادر تو ، دختر پیمبر نیست

متن شعر

اگر چه مادر تو ، دختر پیمبر نیست
کسی حسینِ علی را چنین برادر نیست
.
حسین ، پیش تو انگار در کنار علی‌ ست
کسی چنان که تو ، هرگز شبیه حیدر نیست
.
زلال علقمه ، در حسرت تو می‌ سوزد
کنار آبی و لب‌ های تفته‌ ات ، تر نیست
.
به زیر سایه ی دست تو می‌ نشست ، حسین
چه سایه‌ ای و چه دستی ! شگفت‌ آور نیست ؟
.
حدیث غیرتت آری شگفت‌ آور بود
که گفته ‌است که دست تو آب‌ آور نیست ؟
.
شکست ، بعد تو پشت حسینِ فاطمه ، آه
حسین مانده و مقتل ، علیِ اکبر نیست
.
حسین مانده و قنداقه ی علی‌ اصغر
حسین مانده و شش‌ ماهه‌ ای که دیگر نیست
.
نمانده است به دست حسین از گل‌ ها
گلی پس از تو ، دریغا ! گلی که پرپر نیست
.
هزار سال از آن ظهر داغ می‌ گذرد
هنوز روضه ی جانبازی‌ ات ، مکرّر نیست
.
قسم به مادرت ام‌ البنین ! امامی تو
اگر چه مادر تو ، دختر پیمبر نیست
.
.
.
مرتضی امیری اسفندقه
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *