اشعار آیینی خیمه...

خواهرت تو خیمه گریبون درید

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 تیر 1400

خواهرت تو خیمه گریبون درید

متن شعر

خواهرت تو خیمه گریبون درید

****

خواهرت تو خیمه گریبون درید

اهل خیمه پشت سرت می دوید

.

چشم عباس مات تو و هیبتت

عمه زینب دامنتو می کشید

.

فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

دست علی همرات ولی چشای گریونم رو ببین

.

برو ستاره ی عمر من نازنین

ای ماه برو اما یه کمی پیش من راه برو

.

میری و هر لحظه نفس گیر میشه

اشک چشم بابا سرازیر میشه

.

وقت رفتن پشت سرت میدوه

میری و با هر قدمت پیر میشه

.

فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

رفت از حرم شیر حرم همه روبهان در کمین

.

می تپه واسه تو قلب روح الامین

بازم بخون تا اشک بریزم با صدای اذون

.

برو ستاره ی عمر من نازنین

ای ماه برو اما یه کمی پیش من راه برو

.

پهلوونی یک تنه یک لشکری

با رجزهات طنطنه حیدری

.

داغ اولاد سخته ولی داغ تو

چیز دیگه ست چون تو علی اکبری

.

فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

غرق دعا قلب بابا که تو نیفتی از صدر زین

.

نریزه پاره های تنت رو زمین

ای وای من افتاد پسرم جلو چشمای من

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *