خواهرت تو خیمه گریبون درید
****
خواهرت تو خیمه گریبون درید
اهل خیمه پشت سرت می دوید
چشم عباس مات تو و هیبتت
عمه زینب دامنتو می کشید
.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
دست علی همرات ولی چشای گریونم رو ببین
.
برو ستاره ی عمر من نازنین
ای ماه برو اما یه کمی پیش من راه برو
.
اشک چشم بابا سرازیر میشه
.
وقت رفتن پشت سرت میدوه
میری و با هر قدمت پیر میشه
.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
رفت از حرم شیر حرم همه روبهان در کمین
.
می تپه واسه تو قلب روح الامین
بازم بخون تا اشک بریزم با صدای اذون
.
برو ستاره ی عمر من نازنین
ای ماه برو اما یه کمی پیش من راه برو
.
پهلوونی یک تنه یک لشکری
با رجزهات طنطنه حیدری
.
داغ اولاد سخته ولی داغ تو
چیز دیگه ست چون تو علی اکبری
.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
غرق دعا قلب بابا که تو نیفتی از صدر زین
.
نریزه پاره های تنت رو زمین
ای وای من افتاد پسرم جلو چشمای من
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید