اشعار آیینی خیمه...

دستی به پهلو دارد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 شهریور 1402

دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار

متن شعر

دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
داده ست تکیه مادر هستی به دیوار
.
هر لحظه دردی تازه داغی تازه دارد
در چشم خود غم های بی اندازه دارد
.
مثل شبی تیره ست دنیای مقابل
تنها هلالی مانده از آن ماه کامل
.
گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی
آهی به لب می آورد از درد آهی
.
لبریز از درد است اما غرق احساس
دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس
.
آه این نسیم با محبت ، مادرانه
دستی کشیده بر سر و بر روی خانه
.
شرمنده ی احساس او شد خانه داری
با هر نفس آه از در و دیوار جاری
.
شب ، نیمه شب خسته شکسته ، مات ، مبهوت
دستی به سر می گیرد و دستی به تابوت
.
از خانه بیرون می رود ناباورانه
جان خودش را می برد بر روی شانه
.
خورده گره با گرد غربت سرنوشتش
در خاک پنهان می شود پنهان بهشتش
.
نفسی علی … آه از دل پر درد او آه
یا لیتها … آه از دل پر درد او آه
.
این روزها دستی به سمت ذوالفقار است
.
.
.
سید محمدجواد شرافت
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *