اشعار آیینی خیمه...

^ دوباره پلک خسته ی تری به خواب می رود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 22 مرداد 1399

^ دوباره پلک خسته ی تری به خواب می رود

متن شعر

دوباره پلک خسته ی تری به خواب می رود

***

دوباره پلک خسته ی تری به خواب می رود

توان ندارد او ولی چه با شتاب می رود

.

نگاه کن به فاطمی ترین اسیر قافله

که مثل عکس سوخته میان قاب می رود

.

آبله پشت آبله نمی رسد به قافله

ز نیزه بوسه ای رسد پا به رکاب می رود

.

لباس های کوچکش دگر به او نمی خورد

که ثانیه به ثانیه چو شمع آب می رود

.

گل بنفشه را ببین به صورت بنفشه ای

که زیر بار چشم ها از او گلاب می رود

.

شام سیاه شام را به شامیان سیاه کرد

همین که هفت پشت او به آفتاب می رود

.

دفتر قصه ی غمش چه زود بسته می شود

ببین فقط سه صفحه از متن کتاب می رود

.

.

.

محسن عرب خالقی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *