اشعار آیینی خیمه...

شور حجاز

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 29 مرداد 1402
صاحب اثر

شوق عراق و شور حجاز است در دلم

متن شعر

شوق عراق و شور حجاز است در دلم
جامه دران و سوز و گداز است در دلم
.
پل می زنم به خویش ، مگو از کدام راه
راهی که رو به آینه باز است در دلم
.
قد قامت الصلاه من از جای دیگر است
قد قامت کدام نماز است در دلم ؟
.
شب را چراغ گم شدن روز کرده ام
ذکرت چراغ راز و نیاز است در دلم
.
تشبیه نارساست ، حقیقت کلام توست
ایهام و استعاره ، مجاز است در دلم
.
مجموعه ی نیاز تویی ، ای نماز ناب
دیگر چه حاجتی به نیاز است در دلم

.
یاس کبود پیش تو خار است ، فاطمه !
نامت گل همیشه بهار است ، فاطمه !
.
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعله ی آه تو آفرید
.
شمسی تر از نگاه تو منظومه ای نبود
صد کهکشان ز ابر نگاه تو آفرید
.
آه ای شهیده ای که شهادت سپاه توست
جان را خدا شهید سپاه تو آفرید
.
هر جا که نور بود به گرد تو چرخ زد
ما را چو گَرد بر سر راه تو آفرید
.
ای پشتوانه ی دو جهان ، عشق را خدا
با جلوه و جلالت و جاه تو آفرید
.
تقوای محض ! عصمت خالص ! گل خدا !
آخر چگونه شعر کنم قصه ی تو را ؟
.
تو آمدی و زن به جمال خدا رسید
انسان دردمند ، به درک دعا رسید
.
تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد
تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید
.
هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد
آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید
.
احمد اگر به عرش فرا رفت با تو رفت
مولا اگر رسید به حق ، با شما رسید
.
داغ پدر ، سکوت علی ، غربت حسین
شعری شد و به حنجره ی کربلا رسید
.
در تلّ زینبیه غروبت طلوع کرد
با داغ تو قیامت زینب فرا رسید

.
با محتشم به ساحل عمّان رسید اشک
داغ تو بود بار امانت به ما رسید
.
تسبیح توست رشته ی تعقیب واجبات
قد قامت الصّلاتی و حیّ علی الصّلات
.
بی فاطمه قیامت انسان نبود نیز
عهد الست و معنی پیمان نبود نیز
.
چونان تو زن ندید جهان تا که بود و هست
چونان تو مرد در همه دوران نبود نیز
.
مولا اگر نبود جهان جلوه ای نداشت
” راز رشید ” سوره ی قرآن نبود نیز
.
گر زنده بود بعد تو پیغمبر خدا
قبر تو مثل مهر تو پنهان نبود نیز
.
زهرا اگر نبود ، زمین بی بهار بود
در آسمان شکوفه ی باران نبود نیز
.
ای برق ذوالفقار علی – هیچ خطبه ای
مانند خطبه های تو بُرّان نبود نیز
.
حیدر اگر نبود و محمد اگر نبود
وجد و وجود و جوشش وجدان نبود نیز
.
ایمان نبود و عشق نبود و شرف نبود
خورشید سر بریده ی صحرای طف نبود
.
نام تو با علی و محمد قرینه است
هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است
.
دستاسِ کیست چرخ جهان ؟ این غریب کیست
این دست های کیست که لبریز پینه است ؟
.
آیینه ای که عطر بهشت مدینه بود
نامش هنوز شعله ی سینای سینه است
.
ای وسعت بهشت ، جهان بی تو دوزخ است
دنیا چقدر مزرعه ی کفر و کینه است
.
این گونه گنج در صدف هر خزانه نیست
گنجی است در خزانه اگر این خزینه است
.
دریا علی است ، گوهر یکدانه اش تویی
در موج حادثات ، حسین ات سفینه است
.
با هر حماسه داغ پدر را سرشته ای
هجده کتاب ، درد علی را نوشته ای
.
زیبایی مدینه به غیر از بتول نیست
بی مهر او نماز دو عالم ، قبول نیست
.
می پرسم از شما که رسولان غیرتید
زهرا مگر خلاصه ی جان رسول نیست ؟
.
گیرم ولایت علی از یاد برده اید
آیا غدیر و دست محمد قبول نیست ؟
.
آخر اصول عشق مگر چیست جز ولا ؟
آیا مگر حدیث ولا از اصول نیست ؟
.
مهر علی است روزی هر روز مهر و ماه
وقتی چراغ ، فاطمه باشد ، افول نیست
.
جبریل را به مرقد مولای عاشقان
بی رخصتش هر آینه ، اذن دخول نیست
.
الله اکبر از تو که الله اکبری
ای مادر پدر که پدر را تو مادری
.
زهراترین شکوفه ی گلخانه ی رسول !
با نام تو مدینه مدینه است ، یا بتول
.
ای مردمی که زائر راز مدینه اید
آه ای مجاوران حرم ، حج تان قبول !
.
اینجا کنار حجره ی پیغمبر خدا
آیینه خانه ای است پر از تابش اصول
.
آیینه ای که ماه در آن می کشد نفس
آیینه ای که مهر در آن می کند حلول
.
در بین ماه های خدا چون تو ماه نیست
ای بین فصل های خدا بهترین فصول
.
این جا نمازخانه ی مولا و فاطمه است
این جاست خانه ی علی و خانه ی رسول
.
زهرا شدی که نام علی را عَلم کنی
پنهان شدی که هر دو جهان را حرم کنی
.
یک عمر بود با غم و غربت قرین ، علی
آن قصه ی حسین و حسن بود و این علی
.
وقتی ابوتراب شدی ، خاک ، پاک شد
تا زد به خاک بندگی او جبین علی
.
در خانقاه نوری و در کعبه چلچراغ
بر خاتم رسول رسولان نگین ، علی
.
آیینه ای برابر انسان و کائنات
آیین عشق و آینه ی راستین ، علی
.
شمشیر حق که چرخ زنان است و خطبه خوان
دست خداست بر شده از آستین ، علی
.
زهرا نداشت بعد پدر جز علی کسی
احمد نداشت جز تو کسی همنشین ، علی !
.
اندوه بی شمار مرا دیده ای ، بیا
انسان روزگار مرا هم ببین ، علی !
.
دنیا چقدر تشنه ی نام زلال توست
هر ماه ، ماه آینه ، هر سال ، سال توست
.
شب گریه های غربت مادر تمام شد
زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد
.
امشب اذان گریه بگوید بگو ، بلال
سلمان به آه گفت ابوذر ! تمام شد
.
طفلان تشنه هروله در اشک می کنند
ایام تشنه کامی مادر تمام شد
.
آن شب حسن شکست که آرام تر ! حسین
چشم حسین گفت : برادر ! تمام شد
.
تا صبح با تو اُستن حنانه ضجه زد
محراب خون گریست که منبر تمام شد
.
زاینده است چشمه ی زهرایی رسول
باور مکن که سوره ی کوثر تمام شد
.
باور مکن که فاطمه از دست رفته است
باور مکن حماسه ی حیدر تمام شد
.
زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود
زینب نبود و واقعه ی کربلا نبود
.
شب آمده است گریه کنان بر مزار تو
دریا شکست موج زنان در کنار تو
.
بعد از تو چله چله علی خطبه خواند و سوخت
چرخید ذوالفقار علی در مدار تو
.
زینب کجاست ؟ همسفر خطبه های خون
دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو ؟
.
باران نیزه ، نعش غریبانه ی حسن
آن روزگار زینب و این روزگار تو
.
گل داد روی نیزه ، سر تشنه ی حسین
تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو
.
تو سوگوار زینب و زینب غریب شام
تو سوگوار زینب و او سوگوار تو
.
بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد
دست نوازشی که کشیدند تیغ شد

ای ناخدای کشتی درد – ای خدای درد
تنها تویی که آمده ای پا به پای درد
.
زین پیش درد و داغی اگر بود با تو بود
درد آشنای داغی و داغ آشنای درد
.
زان شب که غرق خطبه ی چشم تو شد علی
مانند رعد می شکند با صدای درد
.
شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم ؟
آخر بگو که قصه کنم از کجای درد ؟
.
ای قطعه ی بهشت ، غزل گریه ی زمین
با چشم خود سرود تو را های های درد
.
مگذار مردگان شب عافیت شویم
ما را ببر به آینه ی کربلای درد
.
تو آبروی داغی و تو آبروی اشک
تو ابتدای دردی و تو انتهای درد
.
یوسف اگر برای پدر درد آفرید
زهرا شکست و درد پدر را به جان خرید
.
ای سرپناه عارف و عامی نگاه تو
آتش گرفت خیمه ی گردون ز آه تو
.
آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد ؟
آیا چه بود غیر محبت گناه تو ؟

ساقی علی است ، کوثر جوشان حق تویی
ما تشنه ایم تشنه ی لطف نگاه تو
.
در چشم من تمام زمین ، سنگ قبر توست
گردون کجا و مرقد بی بارگاه تو
.
در کربلای چند ، شهید غمت شدیم
سربندهای فاطمه بود و سپاه تو
.
از خانه ی تو می گذرد راه مستقیم
راهی نمانده است به حق – غیر راه تو
.
دنیا اگر غدیر تو را خم نکرده است
روح مدینه ردّ تو را گم نکرده است
.
.
.
علیرضا قزوه
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *