اشعار آیینی خیمه...
اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 11 شهریور 1402

متن شعر

غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته
گریه ها از پای او را این چنین انداخته
.
مادری کرده برای بچه های فاطمه
خویش را پای امیرالمومنین انداخته
.
چار فرزند او فدای پنج تن آورده است
سفره ی نذری ست که ام البنین انداخته
.
مادر قدیسه ی لب تشنه های کربلا
گریه اش لرزه تن روح الامین انداخته
.
مادر باب الحوائج دارد از دریا گله
چون که دریا روی او را بر زمین انداخته
.
عاقبت چشم حسودی لاله اش را زخم زد
لاله عباسی او را لاله چین انداخته
.
باورش هرگز نخواهدشد عمود بی حیا
پهلوان شهر را از روی زین انداخته
.
او شنیده زینبش افتاده روی خاک ها
یک نظر بر ساقی نیزه نشین انداخته
.
شرمسارش بوده ساقی ، چون که دیده خواهرش
پوشیه بر صورتش با آستین انداخته
.
.
.
حجت الاسلام محسن حنیفی
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *