اشعار آیینی خیمه...

^ هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 مرداد 1399

^ هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

متن شعر

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

***

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

.

نسیم پنجره ی وحی ! صبح زود بهشت

” اذا تنفّسِ ” باران هوای شبنم تو

.

تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد

شکوه عرش خدا ، شانه های محکم تو

.
به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم ؟

به راز عِزّةُ للّه نقش خاتم تو

.

من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

.

تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته ایم سر سفره ی مُحرم تو

.

چقدر جمله ی ” احلی من العسل ” زیباست

و سال هاست همین جمله است مرهم تو

.

هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می نویسد از غم تو

.

گریز می زند از ماتمت به عاشورا

گریز می زند از کربلا به ماتم تو

.

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

.

.

.

سید حمیدرضا برقعی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *