اشعار آیینی خیمه...

کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 تیر 1400

کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد

متن شعر

کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد

***

کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد
کسی که باده به نامش شراب می نوشد

.
کسی که از قدمش سلسبیل سیراب است
کسی که از دم قدسیش نیل سیراب است

.
همان کسی که چکید آبشار از مشتش
همان که داد به دریا حیات انگشتش

.
کسی که صاحب آب است و جده اش زهرا
کسی که تشنه ی لبخند او بود سقا

.
کسی که از غم او کائنات لبریز است
همان که از کرم او فرات لبریز است

.
به آه تشنگی اش هیچ کس جواب نداد

کسی به حنجر خشکش دو قطره آب نداد

.
عطش گرفت لبش را که گفته شیر مکید
به جای شیر در آنجا سه شعبه تیر مکید

.
وحوش و طیر بیابان درنده ها سیراب
عزیز فاطمه لب تشنه اسب ها سیراب

.
جه کرد آب لب کوفیان خنک می شد
کبود شد لب اصغر سنان خنک می شد

.

بس است حرمله قلب رباب می لرزد
بگو که این سر کوچک چه قدر می ارزد

.
صدای حرمله آتش به عمق جان می زد
عروس فاطمه را با ته کمان می زد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *