اشکی برای گریه به این دیده ها دهید
دستی برای سینه زدن دست ما دهید
.
روزی اشک ما بود از روضه ی شما
جز روضه ، رزق گریه ی ما را کجا دهید
.
زنجیر و شال و بیرق و پیراهن سیاه
چشم انتظار مانده که اذن عزا دهید
.
این جا مریض هر چه بخواهید حاضر است
هر کس گرفت چشم شما را شفا دهید
.
حاجت گرفته بودم و خود بی خبر از آن
از بس که حاجت دل ما بی صدا دهید
.
بانی روضه های محرّم که گشته اید
بانی خیر گشته ، به ما کربلا دهید
.
.
.
محسن عرب خالقی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید