التفاتی جانب این جسم لاغر کن علی
***
التفاتی جانب این جسم لاغر کن علی
عین من از گریه عین الله را تر کن علی
کار از مرهم گذشته فکر دفن و کفن باش
ناگزیر از رفتنم اصرار کمتر کن علی
.
زخم های بسته ی من هم دهن وا کرده است
بهر اطمینان نگاهی سوی بستر کن علی
.
با من این ضلع مکسر راه می آمد اگر
ما بدون هم نمی ماندیم باور کن علی
.
چله ی من که در آمد آستین بالا بزن
زود بهر کودکانم فکر مادر کن علی
.
خاطرت بسپار قبل از شستشوی پیکرم
شستشوی لکه خون های پس در کن علی
.
آب بسیاری فراهم کن که غسلم مشگل است
بعد از آن گریه برای آب آور کن علی
.
بر سر قبر غریب محسنم رفتی اگر
اندکی هم گریه بر حلقوم اصغر کن علی
.
بهر تشییع تن زهرا شب از نیمه که رفت
با خبر سلمان و مقداد و ابوذر کن علی
.
یا امین الله ؛ اطفال مرا غمخوار باش
بیشتر اما توجه سوی بی سر کن علی
.
کاسه ی آب حسینم را بگیر از دست من
جای من هر شب گلوی تشنه را تر کن علی
.
من برای بی کفن پیراهنی را بافتم
تو برای موی زینب فکر معجر کن علی
.
وعده ی بعدی ما گودال ؛ بین گرگ ها
جان من فکر ی برای تیغ و خنجر کن علی
.
من به گیسوی سپید از خون حنا می بندم و
تو محاسن را خضاب از خون حنجر کن علی
.
.
.
سعید توفیقی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید